نوع مقاله : مقاله علمی - پژوهشی

نویسنده

استادیار دانشکده حقوق دانشگاه آزاد اسلامی- تهران مرکزی

چکیده

در قوانین بعد از انقلاب، گاه مقرراتی تصویب شده که حتی با مصوبات چند سال قبل از خود نیز به کلی مغایر است. تأسیس مصرحه در ماده 268 قانون مجازات اسلامی سال 1370 از جمله ضوابطی است که در جهت عکس پیام نهاد سلف خود، ماده 54 قانون حدود و قصاص سال 1362، به تصویب رسیده است. قانون جدید، برخلاف مفاد قانون گذشته می‌گوید: «چنان‌چه مجنی‌علیه قبل از مرگ جانی را از قصاص نفس عفو نماید حق قصاص ساقط می‌شود و اولیای دم نمی‌توانند پس از مرگ، مطالبه قصاص نمایند.»
بررسی و تطبیق دو نهاد سابق و لاحق و منابع فقهی مغذّی آنها از یک طرف و مقایسه تأسیس مقر‌ّر در ماده 268 قانون مجازات اسلامی با سایر نهادهای مشابه و همچنین اصول کیفری از جهت دیگر، این نکته را به ذهن متبادر می‌نماید که قانون مزبور با نهاد رضایت و یا اذن قبل از وقوع جرم در برخی جرایم، با گذشت بعد از تحقق بزه در جرایم قابل گذشت، با عفو عمومی که مستلزم تصویب قانون و در جرایم و شرایط خاصی قابل اعمال است و عفو اختصاصی که صرفاً موجب تعدیل و تخفیف مجازات می‌باشد و اثری در تخفیف جرم و توصیف آن ندارد، انطباق نداشته و کاملاً متفاوت است. قاعده موصوف نه از عوامل توجیه کننده جرم و نه از عوامل رافع مسئولیت کیفری و نه عامل معافیت از کیفر تلقی می‌گردد؛ بلکه نهادی منحصر به فرد و ویژه به حساب می‌آید. این تأسیس از لحاظ ماهیت نیز چندان با قواعد و مسلمات فقهی و حقوقی هماهنگ نمی‌باشد؛ زیرا در تعلق بالذات حق قصاص نفس به مجنی‌علیه به دلیل عدم تحقق قتل و تعارض با قاعده «اسقاط ما لم یجب» تردید است و از طرفی تملک میت محال بوده و امکان استیفای حق قصاص برای میت قابل تصور نیست.
اعلام عفو، مستلزم اراده، اختیار و شرایط جسمی و روانی مناسب و متعارفی است که یک فرد بزه دیده و مصدوم در حالت احتضار چنین اوصافی را ندارد، ضمن آن‌که اصولاً تا پیش از رسیدگی و احراز مجرمیت و صدور حکم چگونه می‌توان فردی را مورد عفو قرار داد؟ بنابراین، با وصف این‌که تأسیس موصوف شاید از لحاظ عملی مانع بسیار قوی در اجرای مجازات قصاص نفس و عملی انسانی تلقی گردد؛ به دلیل مغایرت با برخی اصول کیفری به زعم نگارنده محملی برای بقا ندارد.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

An Analysis of the Process of Forgiveness of the Victim in the Light of Jurisprudential Principles

نویسنده [English]

  • Ali Najafi Tavana

Assistant Professor, Faculty of Law, Islamic Azad University, Central Tehran

چکیده [English]

The provision in article 268 of the Islamic Punishment Code, which goes contrary to previous laws, specifies that  if the victim forgives the murderer of retaliation before  his death, the right of retaliation shall be canceled and the heirs of the slain may not claim retaliation after death. A survey of the former and latter institutions and article 268 shows that the said lawis different from the institution of satisfaction or permission before occurrence of crime and other similar institutions. The mentioned rule is neither a factor for justification of crime nor a factor for excluding criminal liability, nor a factor for exemption from punishment; but is a unique and special institution. This institution is not compatible with religious and legal indisputable rules because there is doubt in granting the right of retaliation to the criminal victim because of non implementation of murder and is contrary to the rule of “cancellation of what is not necessary”. And also the dead person can not possess any thing and the possibility of usage of retaliation right for the dead person can not be considered

کلیدواژه‌ها [English]

  • Forgiveness
  • Remission
  • Victim
  • Murderer
  • Religious
  • Retaliation
  1. مـنابـع

    1. ابن زهره، علی، غنیه النزوع الی علمی الاصول و الفروع؛ جلد 24، بیروت، مؤسسه الفقه الشیعه، 1988م.
    2. اردبیلی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، تهران، نشر میزان، چاپ اول، 1377.
    3. آشوری، محمد، آئین دادرسی کیفری، جلد اول، نشر مجد، چاپ سوم، 1376.
    4. امامی، سید حسن، حقوق مدنی؛ جلد اول، انتشارات اسلامیه، چاپ چهاردهم، تهران 1373.
    5. جزیری، عبدالرحمن، الفقه علی المذاهب الاربعه، جلد پنجم، دارالفکر، بی‌تا.
    6. جعفری لنگرودی، محمدجعفر، ترمینولوژی حقوق، نشر گنج دانش، چاپ یازدهم، 1380.
    7. جعفری لنگرودی، محمدجعفر، مکتب‌های حقوقی در حقوق اسلام، ج2، تهران، انتشارات گنج دانش، 1370.
    8. حجتی، مجید، رضایت و گذشت مجنی‌علیه و تأثیر آن در قتل عمدی، دانشگاه امام صادق، دانشکده معارف اسلامی و حقوق، رساله کارشناسی ارشد، 1380.
    9. حر عاملی، محمد، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشرعیه، جلد هفدهم، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، بی‌تا.

    10.حسینی روحانی، سید محمد صادق، فقه الصادق فی شرح التبصره العلامه حلی، جلد نوزدهم، قم، چاپخانه علمیه، 1415ق.

    11.خمینی، روح الله، تحریرالوسیله، جلد2، اَداب نجف، 1390ق.

    12.دلایل دیگری از جمله پرداخت دیه به قاتلین متعدد برای اعمال قصاص تمام آنها و یا پرداخت دیه به سایر ورثه و امکان اجرای قصاص قاتل توسط یک نفر و یا برخی از ورثه... نیز در جهت تحکیم فرض منظور در نوشتار می‌باشد.

    13.ذاکری، حجت الله، بررسی و تحلیل قتل عمد و مجازات آن در اسلام، مؤسسه اندیشه، چاپ اول، 1381.

    14.روحانی، سید محمد صادق؛ استفتائات، چاپ اول، قم، انتشارات سپهر، 1378.

    15.سلار دیلمی، الجوامع الفقهیه، قم، مکتبه آیت الله العظمی مرعشی نجفی، 1404ق.

    16.شهیدی، مهدی، سقوط تعهدات، جلد اول، تهران، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، 1368.

    17.شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی‌تفسیرالمیزان، جلد 6، لبنان، بیروت، دارالاحیاء التراث‌العربی، بی‌تا.

    18.شیرازی، سید محمد، الفقه (کتاب القصاص)، قم، دارالقرآن الحکیم، بی‌تا.

    19.طباطبائی، السید علی، ریاض المسائل، جلد سیزدهم، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، 1422ق.

    20.طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان فی تفسیر القران، جلد 6، قم، انتشارات اسلامیه.

    21.طوسی، محمد بن الحسن، المبسوط، الجزء السابع، المکتبه المرتضویه.

    22.طوسی، محمد بن حسن، الخلاف، جلد سوم، دارالمعارف الاسلامیه، بی‌تا.

    23.طوسی، محمد بن‌ حسن، المبسوط، جلد 7، تهران، مکتبه المرتضویه، بی‌تا.

    24.فاضل مقداد، کنزالعرفان فی فقه القرآن، جلد دوم، تهران، مکتبه مرتضویه، 1385ق.

    25.کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (در ایقاع)، جلد اول، تهران، نشر یلدا، 1370.

    26.کاتوزیان، ناصر، دوره مقدماتی حقوق مدنی، اعمال حقوقی، تهران شرکت انتشار، چاپ سوم، 1374.

    27.کرمی، محمدباقر، مجموعه استفتائات فقهی و نظریات حقوقی راجع به قتل، انتشارات فردوسی، چاپ اول، 1380.

    28.محقق حلـّی، ابوالقاسم، شرایع الاسلام، جلد چهارم، بیروت، 1412ق.

    29.محقق حلـّی، حسن بن محمد، تذکره الفقها، جلد 2، قم، دارالمکتبة العلمیه، بی‌تا.

    30.مرادی، حسن، رضایت مجنی‌علیه در جرایم علیه اشخاص، دانشگاه تربیت مدرس، 1378.

    31.مقدس اردبیلی، المولی احمد، مجمع الفائده و البرهان، جلد سیزدهم، النشر الاسلامی، چاپ اول، بی‌تا.

    32.مکارم شیرازی، ناصر، انوارالفقاهه، قم، مؤسسه انتشاراتی علی بن ابیطالب، چاپ اول، 1420ق.

    33.مکـّی عاملی، محمد (شهیداول)، القواعد و الفوائد، جلد اول، قم، مکتب اصفهانی، 1314ق.

    34.موسوی خوئی، السید ابوالقاسم؛ مبانی تکمله المنهاج، الجزء الثانی، النجف الاشرف، مطبعه الآداب.

    35.موسوی خوئی، سید ابوالقاسم، مبانی تکملة المنهاج، جلد 2، لبنان، بیروت، دارالزهرا، بی‌تا.

    36.میرحسینی، حسین، سقوط قصاص در نظام حقوقی اسلام و ایران، دانشگاه تربیت مدرس، 1378.

    37.نجفی، محمد حسن، جواهرالکلام، تهران، چاپ اسلامیه، جلد 42، 1365.

    38.نووی، شرف الدین، المنهاج، سنندج، انتشارات غزالی، چاپ اول، 1368.

     

     

CAPTCHA Image